روز نهم ماه محرم كه معروف به تاسوعا است، آخرين روزى بود كه امام حسين(ع) و يارانش شبانگاه آن را درك كرده بودند و اين روز به شب عاشورا پيوند خورد. بدين جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بيت(ع) از اهميت بالایى برخوردار است. مسلمانان تاريخساز ايران اسلامى همچون بسياری از مسلمانان سراسر گيتی، اين روز را منتسب به غيرتالله و ساقی دشت كربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) میدانند، بسان روز عاشورا گرامى داشته و به سوگوارى مىپردازند.

در روايت شيخ مفيد رحمه الله و سيد بن طاووس رحمه الله آمده:
هنگامي که شب عاشورا نزديک شد، آن حضرت اصحاب کرام خود را جمع فرمود، حضرت سيد الساجدين علي بن الحسين عليهماالسلام مي فرمايد:
من بيمار بودم، لکن خود را به آنان نزديک نمودم، تا بشنوم که آن درمانده ي وادي بلا و سردار اهل ابتلا با اصحاب خود چگونه سلوک مي فرمايد؟!
شنيدم که پدر بزرگوارم افتتاح سخن را به حمد و ثناي الهي و ملک معبود فرمود و طريق شکرگزاري حي ودود پيمود و فرمود:
أما بعد؛ فاني لا أعلم أصحابنا أوفي و لا خيرا من أصحابي، و لا أهل بيت أبر و أوصل من أهل بيتي؛ فجزاکم الله (تعالي عني) خيرا؛
به راستي که من اصحابي را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمي دانم و اهل بيتي نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمي دانم، پس خداي متعال شما را (از جانب من) جزاي خير دهد.
آگاه باشيد که يک روز ديگر زياده از عمر ما نمانده. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود را از گردن شما برداشتم بر شما حرجي نيست، اينک ظلمت شب عالم را فراگرفته، آن را غنيمت دانسته هر يک به طرفي برويد.


تاسوعا؛ روز آمادگی برای شهادت
تاسوعا یعنی روز نهم محرم و یک روز مانده به عاشوراست. در فاصله میان رسیدن شمر در روز نهم تا روز دهم حوادثی اتفاق افتاد که می توانیم آن را آمادگی روانی برای شهادت بخوانیم. در اینجا پنج حادثه که در خلال تاسوعا و شب عاشورا گذشت یادآوری می کنیم تا نقش روانی تاسوعا در آمادگی برای شهادت روشن شود.
در کربلا تا روز نهم محرم خبری از جنگ نبود. سپاهیان دشمن مانع حرکت آن حضرت به کوفه شده بودند و اصرار می کردند که ایشان با یزید بیعت کند و امام هم نمی پذیرفت. در روز نهم – یعنی تاسوعا – شمر وارد کربلا شد و نامه ابن زیاد را به عمر بن سعد داد که دستور جنگ بود. در ابتدا ابن سعد رغبتی به این کار نداشت اما حاضر نشد که کنار بکشد. به این جنگ راضی شد و خود را بدبخت جاویدان کرد.

مطابق معتبرترين نقلها اولين كسى كه از خاندان پيغمبر شهيد شد،جناب على اكبر و آخرينشان جناب ابوالفضل العباس بود،يعنى ايشان وقتى شهيد شدند كه ديگر از اصحاب و اهل بيت كسى نمانده بود،فقط ايشان بودند و حضرت سيد الشهداء.آمد عرض كرد:برادر جان!به من اجازه بدهيد به ميدان بروم كه خيلى از اين زندگى ناراحت هستم.
جناب ابوالفضل سه برادر كوچكترش را مخصوصا قبل از خودش فرستاد،گفت:برويد برادران! من مىخواهم اجر مصيبت برادرم را برده باشم.ميخواست مطمئن شود كه برادران مادري اش حتما قبل از او شهيد شده اند و بعد به آنها ملحق بشود.

«نخل گردانی، طبق کشی، طشت گذاری، دستههای شاخسی واخسی، زارخاک، گِل مالی، بیل زنی و…» تنها مشتی از خروارها جلوهها و مراسمهای عزاداری است که مردم شهرهای مختلف ایران در این روزها و شبهای عزای سید و سالار شهیدان انجام میدهند. محرم و عاشورا در فرهنگ مذهبی شیعهها همواره جایگاه خاص و برجستهای دارد و زمینه ساز مجموعهای از سنتها و مراسمهایی است که در طول تاریخ به عنوان میراثی معنوی نسل به نسل و سینه به سینه به دیگران منتقل میشود. اینها گوشهای از آداب و رسومی است که مردم اقلیمهای مختلف در شهرهایشان برگزار میکنند.

پس از هلاکت معاویه در سال شصت هجری، یزید به خلافت رسید. او به والی خود، ولید بن عتبه بن ابی سفیان در مدینه، نوشت تا به سرعت از امام حسین ـ علیه السلام ـ ، بیعت بگیرد.[۱] امام حسین ـ علیه السلام ـ با ولید در شب ۲۷ رجب سال ۶۰ هـ.ق ملاقات کرد. امام حسین ـ علیه السلام ـ آن شب را در مدینه در منزل خود ماند، ولید عصر روز شنبه گروهی را نزد امام حسین ـ علیه السلام ـ فرستاد تا آن حضرت نزد او رفته و در حضورش با یزید بیعت کند.

عاشورا روز دهم ماه محرم است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که با گاهشماری هجری خورشیدی این روز مطابق است با ۲۱ مهر ۵۹
در این روز امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا در جنگ با لشکر یزید به شهادت رسیدند و مسلمانان در آن روز سوگواری میکنند.
سابقهٔ سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی (ع) به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱ هجری میرسد.
اولین مراسم سوگواری را حضرت زینب (س) در مسجد کوفه بر امام حسین (ع) برگزار کرد. قبل از آن در کنار اجساد شهدا در کربلا برگزار شد.
روز دهم محرم، روز شهادت سالار شهیدان و فرزندان و اصحاب او در کربلا است. عاشورا در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار، در چنین روزی روزه میگرفتند، روز جشن ملی مفاخره و شادمانی بوده است و در چنین روزی لباسهای فاخر می پوشیدند و چراغانی و خضاب میکردند.

اکثر تمدنها به آرامی از بین رفته اند یا دراثر بلایای طبیعی نابود شده اند یا در اثر جنگ و تاراج از بین رفته اند. اما اجتماعات اندکی نیز وجود داشته اند که نابود شدنشان مردم را گیچ کرده است. در اینجا لیست ۱۰ تمدنی را آورده ايم که بدون هیچ حادثه ای از دست رفته اند.

عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم يكي از خلفای اموی است كه نسبت به ساير حاكمان اين سلسله از وجهه نسبتا بهتري برخوردار است. تولد او به سال۶۱ يا ۶۲ هجري بوده است. مادر عمر، ام عاصم؛ دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است، عمر بن عبدالعزيز از سال ۹۹ تا ۱۰۱هجري خلافت كرد.
زندگینامه
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن الحکم بن ابی العاص، یکی از خلفای اموی است. مادرش ام عاصم لیلی، دختر عاصم بن عمر بن خطاب است. وی در سال ۶۲ هـ در شهر حلوان مصر متولد شد. در کوچکی قرآن را حفظ کرد. وقتی به سن بلوغ رسید، علاقه اش به فراگیری دانش افزایش یافت.
هنگامی که پدرش خواست او را همراه خود به شام ببرد، وی درخواست کرد تا او را به مدینه بفرستد تا با فقها نشست و برخاست کرده و خلق و خوی ایشان را بگیرد، پدرش نیز پذیرفت.
او با بزرگان مدینه محشور شد و علم دین آموخت. عمر بن عبدالعزیز از افرادی چون انس بن مالک، سائب بن یزید، یوسف بن عبدالله بن السلام و تعدادی دیگر از تابعین روایت کرده است. احمد بن حنبل میگوید: من سخن هیچکدام از تابعین را جز عمربن عبدالعزیز حجت نمیدانم.

قیام صاحب الزنج، قیام به رهبری علی بن محمد معروف به صاحب الزنج، که در بصره آغاز و پس از ۱۴ سال با قتل وی سرکوب شد.
معرفی اجمالی
قیام زنگیان در قرن سوم هجری از قیامهای گسترده و بلند مدت دوران عباسیان است که رهبری آن را مردی بنام “علی بن محمد” معروف به “صاحب الزنج” به عهده داشت. کلمه “زنج” معرب “زنگ” است و صاحب الزنج از حیث قیادت و رهبری زنگیان به این نام خوانده میشد.

«فدک» دهکدهایست در حجاز، و در نزدیکی مدینه است.
موقعیت جغرافیایی
«فدک» دهکدهایست در حجاز، که فاصلهی آن تا مدینه دو یا سه روز، در فاصله چند کیلومتری در شرق خیبر، در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. این منطقه، با آب و هوای خوش و محصولات فراوان کشاورزی، در نزدیکی خیبر واقع
و محل سکونت یهودیان در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است.

یزید فرزند معاویة بن صخر و مادرش میسون بنت بَحدل بن دُلجة بن قُناعة است. یزید با تعیین خلیفه سابق، یعنی پدرش معاویه، و بدون دخالت مردم و رای و مشورت آنان به حکومت رسید. مورّخان منصف بیپروا چهره زشت و خونآشام و بیادب یزید را به نمایش گذاردهاند، که البتّه عدّهای را ناپسند آمده و بر آن تاختهاند. یزید از کسانی است که وقایعنگاران حتی از ثبت رفتار ناپسند وی از نوجوانی تا لحظه مرگ چشمپوشی نکرده و نوشتهاند که آلوده به می و شراب بوده است. بعضی بر آن هستند که بگویند یزید راضی به کشته شدن امام حسین نبوده و این کار از سوی «ابن زیاد» صورت گرفته است.

نادرقلی افشار ملقب به نادر شاه رئیس ایل افشار بود که به پادشاهی ایران رسید و بنیانگذار دودمان افشاریه شد. او دوازده سال ( از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ ) بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی شهر مشهد بود. او از مشهورترین پادشاهان ایران پس از اسلام است.
پیش از پادشاهی
نادرقلی در حدود سال ۱۰۶۶ خورشیدی در ایل افشار در درگز در شمال خراسان به دنیا آمد.
پدر او امامقلی قرقلو از ایل افشار بود، امامقلی از افراد بی نام و نشان این ایل بود و گویا به شغل پوستین دوزی و به تنگدستی روزگار میگذرانیده است .
ایل افشار به دو شعبه بزرگ تقسیم میشد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند.

یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی گروهی از انقلابیون وارد کاخ نیاوران شدند و دفتر کار شاه را تسخیر کردند؛ “الکس بووی” عکاس خارجی نیز همراه این گروه وارد کاخ شد تا از آنچه رژیم گذشته برجای گذاشته عکاسی کند.در ساعت ۸ صبح دوشنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۵۷، گروهی از انقلابیون به همراه آیتالله سیدمحمدتقی حکیم، امام جماعت حصار بوعلی شمیران به اتفاق نمایندگانی از طرف کمیته استقبال امام (ره) وارد کاخ نیاوران شدند.

ازبکستان از کشورهای با اکثریت مسلمان در آسیای مرکزی و از جمهوریهای شوروی سابق است و تاشکند پایتخت آن است. شهرهای سمرقند، خیوه، بخارا و ترمذ در ازبکستان، از مراکز تاریخی و مشهور اسلامی در خراسان بزرگ و مناطق اطراف بود. مذهب تشیع از اواخر قرن دوم قمری در آسیای میانه رواج یافت. دانشمندان شیعه در این نواحی، حوزه علمی را در آستانه غیبت امام دوازدهم به وجود آوردند. حسین بن اشکیب سمرقندی، ابوعمرو کشی و محمد بن مسعود عیاشی از رجال شیعی این نواحی بودند. بیشتر شیعیان در بخارا و سمرقند زندگی میکنند و اکثراً به زبان فارسی تاجیکی صحبت میکنند. گروه دیگری نیز شیعیان آذری هستند که در زمان استالین از آذربایجان شوروی به این منطقه تبعید شدند. تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آنها را یک و نیم میلیون نفر ذکر میکنند.

پاکستان
این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عرب دارد و از غرب با ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هممرز است. ناحیه کشمیر مورد ادعای هندوستان و پاکستان است. هر دو کشور هند و پاکستان به طور جداگانه بخشهایی از این منطقه را اداره میکنند و این مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شدهاند.
