سرای تاریخ : نخستین جنگ داخلی مسلمانان به نام
جنگ جمل بود که در نتیجه ی آن سپاه امام علی ( ع) به پیروزی رسیدند و طلحه و زبیر کشته شدند و عایشه، بازداشت و به مدینه منتقل گردید.
جنگ جمل
در دوره خلافت امام علی ( ع) به نخستین جنگی که در بین مسلمانان اتفاق افتاد؛ جنگ جمل می گویند که توسط گروهی به رهبری عایشه همسر پیامبر اسلام ( ص) و طلحه و زبیر علیه امام علی ( ع) تا چندین ماه پس از خلافت امام به راه افتاد. درواقع این جنگ توسط عایشه و همراهانش به بهانه خونخواهی عثمان در اطراف بصره در ظهر روز ۱۰ جمادی الاولی سال ۳۶ قمری به وقوع پیوست و تا غروب آفتاب خاتمه یافت. عایشه بر شترِ نرِ سرخ مویی در این نبرد سوار بود و به همین علت، نام جمل( شتر نر) را برای این جنگ انتخاب کردند.
آغاز جنگ جمل
از زمانی که یکی از سپاهیان امام علی ( ع) به نام مسلم بن عبدالله مجاشعی توسط امام مأمور شد تا در بین دو لشکر، نسخه ای از قرآن کریم را بلند کند و آن ها را به قرآن و پرهیز از تفرقه دعوت کند؛ جنگ جمل شروع شد. سپاه اصحاب جمل، مسلم بن عبدالله مجاشعی را پس از انجام دستور امام علی ( ع) به قتل رساند. امام علی ( ع) پس از این رخ دادها جنگ را روا دانست.
نصیحت امام علی ( ع) به یارانش چنین بود که جنگ را آغاز نکنند و همچنین مجروحی را در این جنگ نکشند، کسی را مثله نکنند، به خانه ای بدون اجازه وارد نشوند، فحاشی نکنند، زنی را مسخره نکنند و در اردوگاه اصحاب جمل، هر چیزی را برندارند.
نقش معاویه در جنگ جمل
طلحه و زبیر به باور علامه طباطبایی، معاویه را تحریک کردند تا جنگ جمل را شروع کند و طلحه و زبیر و یعلی بن منبه در مکه، به دستور سری معاویه گردهم آمدند و بر علیه امام علی ، مردم را تحریک کردند. بنا بر گزارش ابن أبی الحدید، پس از ارسال نامه ی امام علی ( ع) برای معاویه بن ابی سفیان و درخواست بیعت از او، معاویه برای زبیر، نامه ای به این شرح نوشت:« همانا برای تو از مردم شام بیعت گرفتم، آنان پس از پذیرفتن دعوت من به صورت گروه گروه جمع شدند، پس کوفه و بصره را دریاب چون از مهم ترین شهرها محسوب میشود ، مبادا پسر ابوطالب بر تو پیشی گیرد، پس از تو برای طلحه بیعت گرفتم، شما با آشکار کردن خونخواهی عثمان، مردم را بسوی آن بخوانید.»
هم پیمانی با عایشه
طلحه و زبیر، از عایشه به منظور پیش برد اهدافشان درخواست کردند که با آنان برای خونخواهی عثمان و انتقام از کشندگان او، همراه شود. عاقبت، عایشه درخواستشان را قبول کرد.
در جنگ جمل، درجبهه پیمان شکنان، عایشه در کجاوه شتر نشسته بود
درواقع پسر عمه پیامبر( ص) و امام علی ( ع) و شوهر خواهر عایشه، زبیر نام داشت. عبدالله در برافروختن آتش جنگ جمل و همراه ساختن عایشه با طلحه و زبیر، نقش بسزایی داشت. عایشه به خاطر کینه ای که از علی( ع) داشت؛ به طلحه و زبیر پیوست. بدین ترتیب، طلحه و زبیر و دیگر جدایی طلبان که نسبت به این مسأله واقف بودند که برای رسیدن به هدفشان باید صرفا به عایشه همسر رسول خدا ( ص) متوسل شوند؛ نزد او رفتند تا اینکه عایشه موافقت کرد که سپاهی را فراهم کند.
اقدامات امام برای پیشگیری از جنگ
امام علی علیه السلام به هیچ وجه نمیخواست که جنگ جمل به وقوع بپیوندد. لذا او پیام های مکرری را سه روز پس از ورود به بصره ارسال کرد و از شورشیان، تقاضای بازگشت به« جماعت» و« طاعت» را داشت اما آنها نپذیرفتند. صعصعة بن صوحان بهمراه نامه ای به دستور امام علی به سوی بصره رفت. او پس از سخن گفتن با طلحه و زبیر به سراغ عایشه رفت و وقتی که با او سخن گفت احساس کرد که عایشه بیشتر برای برپایی شر، تمایل دارد.
وقتی که صعصعة بن صوحان برگشت؛ عبدالله بن عباس توسط امام علی به بصره فرستاده شد تا پیامی را به طلحه برساند. لذا او در بصره به طلحه گفت:مگر تو بیعت نکردی؟ طلحه گفت:شمشیر در بالای سرم بود. ابن عباس گفت:من دیدم که به اختیار بیعت کردی. طلحه درخصوص خون عثمان سخن گفت. ابن عباس گفت:مگر عثمان نبود که از چاه خانه خود بمدت ده روز، آب می خورد و تو اجازه ی استفاده از آب شیرین را به او ندادی. آنگاه علی علیه السلام در نزد تو تقاضا کرد تا اجازه ی استفاده از آب شیرین را به او بدهی.
ابن عباس پس از آن به سخن گفتن با عایشه و زبیر پرداخت. عایشه به حدی مطمئن بود که در این جنگ، پیروز میشود که کوچکترین انعطافی از خود نشان نداد. ابن عباس در تلاش بود تا با استدلال های محکمش، آنان را از چنین خطری پرهیز دهد اما آن ها قبول نکردند.
شتر سرخ؛ گوساله سامری
عایشه در جنگ جمل، در کجاوه شتر نشسته بود. فرمانده اصلی جبهه، فرمانده سواره نظام و فرمانده پیاده نظام به ترتیب، افرادی نظیر زبیر، طلحه و محمد بن طلحه بودند. ناکثین بعنوان نماد مقاومت و پرچم ایستادگی از شتر عایشه مراقبت می کردند. از این رو در اطراف شتر عایشه، بیش ترین جنگ ها رخ میداد و هفتاد دست که قصد گرفتن افسار شتر او را داشتند، دستشان قطع شد. امام که در اطراف شتر، مقاومت را دید؛ دستور داد تا آن شتر را بکشند. پس شماری از اصحاب امام در اطراف شتر تجمع کردند و آنرا کشتند.
خبر پیامبر از شورش عایشه
سپاه پیمان شکنان به طرف بصره حرکت کردند تا با علی علیه السلام بجنگند. عایشه، صدای پارس سگان را در نیمه ی راه و در منطقه حوأب شنید و خبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای او تداعی شد که زنان خویش را از این که در دام فتنه ای گرفتار میشوند و صدای پارس سگان حوأب را در راه می شنوند، پرهیز داده بود. عایشه میخواست بازگردد ولی خواهرزاده اش به نام عبداللّه بن زبیر، پنجاه نفر از بنی عامر را نزد او آورد تا شهادت دروغ دهند که اینجا حوأب نیست.
اتفاقات پس از جنگ جمل
عایشه که در هودج، پس از اتمام جنگ جمل، شبیه یک مرده بی حرکت مانده بود را بهمراه محمد بن ابی بکر( برادرش) به بصره منتقل کردند تا این شهر را پس از گذشت چند روز، ترک کند. سپس او و شماری از زنان و مردان بصری به مدینه فرستاده شدند. عایشه چندین مرتبه از اقدامش پشیمان شد و اظهار ندامت کرد. او پس از خواندن آیه« و قَرنَ فی بیوتکنّ» به حدی گریه میکرد که خمارش خیس میشد.
جنگ جَمَل نخستین جنگ دوره خلافت امام علی(ع) بود
حضرت علی علیه السلام پس از شکست اصحاب جمل در این نبرد، بازماندگانِ آنها را بخشید و به مردم بصره گفت:« همه ی شما را بخشیدم. فتنه جویی نکنید. شما نخستین بیعت شکنانی بودید که عصای امت را دو نیم کردید. در درگاه حق، توبه کنید» و خطاب به یارانش فرمود:« اسیران و کسانی که زخمی شده اند را نکشید. فراریان را تحت تعقیب قرار ندهید و اموالشان به غیر از اسلحه و تجهیزات و بندگان و کنیزان لشگرگاهشان را نگیرید که بقیه، میراث بازماندگان آن هاست». امام به مردم اجازه ی دفن کشته های خود را میداد و نماز برای کشتگان کوفه و بصره خوانْد و دستور جمع کردن قطعات جدا شده بدن ها را صادر کرد تا آن ها را در قبر بزرگی دفن کنند. آن گاه اشیایی که در صحنه کارزار، باقی مانده بود را به مسجد آورد و دستور داد هر کس هر چیزی از اشیا به غیر از اسلحه را بردارد. وقتی که حضرت علی در نبرد، پیروز شد؛ سیاست ملایمت و ملاطفت را با پیمان شکنان در پیش گرفت.
پس از اینکه جنگ جمل، خاتمه یافت؛ امام علی در مسجد جامع حاضر شد تا مردم پیمان شکن بصره را سرزنش کند. امام علی ، آن ها را با نام« جُندالمرأة و اتباع البَهیمة؛ سپاه زن و پیروان حیوان» خطاب کرد و خبر ماجرای بصره را ضمن چند نامه به شهرهای مدینه و کوفه نوشت. آن گاه امام علی ، پس از صدور دستور بازکردن بیت المال، آنرا در میان اصحابشان( دوازده هزار نفر) تقسیم کردند. این بار امام برخلاف طلحه و زبیر که با دیدن اموال بیت المال گفتند:این همان وعده خدا و رسول است، فرمود:ای طلاهای زرد و سفید جز من را فریب دهید.
امام علیه السلام در بصره بمدت چند ماه سپری کرد و پس از این که سمت حاکم بصره را برای عبدالله بن عباس در روز دوشنبه ۱۲ یا ۱۶ رجب سال ۳۶ هجری انتخاب کرد؛ عازم کوفه شد. امام علی در روز دوشنبه دوازدهم ماه رجب به کوفه رسید.
جنگ جمل در کلام مقام معظم رهبری
فرموده ی مقام معظم رهبری درباره اصحاب جمل به این شرح میباشد :« جبهه ناکثین به عنوان دومین جبهه ای محسوب میشدند که با امیرالمومنین جنگیدند. ناکث یعنی پیمان شکنندگان. مسلمان در ابتدا با امیرالمومنین، بیعت کردند ولی بعد بیعت شکنی کردند؛ درواقع این گروه، برخلاف گروه اول[ معاویه و یارانش] خودی بودند و حکومت علی بن ابی طالب، تا جایی آن ها را قبول داشتند که در آن حکومت، یک سهم قابل قبولی برایشان وجود داشته باشد و پس از مشورت با آنها مسئولیتی به آن ها واگذار شود و تعرضی به اموالشان نشود…. منتها پس از گذشت سه الی چهار ماه دیدند که نمیتوان با این حکومت ساخت؛ به این دلیل که چنین حکومتی دوست و آشنا نمی شناسد و در اجرای احکام الهی، ملاحظه ای ندارد. لذا جدا شدند و موجب به راه انداختن جنگ جمل شدند. اُمّ المومنین را هم با خودشان همراه کردند. با وجود کشته شدن افراد زیادی در این جنگ، امیرالمومنین به پیروزی رسید و قضایا را صاف کرد».