بدین ترتیب از دوره ناصری تا پایان پهلوی، حكایت بلدیه، دارای ماجرای پرپیچ و خمی بوده كه گاه برای امور شهری مفید و گاه آه مردم را بلند میكرده است. به هر حال «بلدیه» با تمام فراز و نشیبهای خود، توانست «طهران» را «تهران» كند و شهر پر از گرد و غبار را كه درشكههای ناصری تنها وسایل نقلیه آن بودند به شهری وسیع تبدیل كند كه خیابان، ماشین، اتوبوس و حتی بولوارها و میادین جدید نمادهای جدید آن بودند.
البته تهران آن روز هنوز «هویت» داشت و شهرداران به خوبی میدانستند كه حق وارد كردن ضربه به بافتهای تاریخی شهر را ندارند و هر كس دشمن تاریخ شهر باشد با تنفر ساكنان مجبور به ترك كرسی ریاست بلدیه می شود.
منبع: