هنگامی که از علت یا علل یک رویداد می پرسیم ،معمولا به فهرست کاملی از همه علل سهیم نیازی نداریم.تنها آن علتی را می خواهیم که برای ما جالب است یا آنکه فایده ای در بر دارد.بنابراین وظیفه اول مورخ توجه به جمیع علل است؛ یعنی با ید توجه داشته باشد که در بافت علل تاریخی ، یک علت به تنهای دخیل نیست ، علل متعدی دخیل اند (نفی مونیسم تاریخی ) ، اما وظیفه دوم مورخ تحلیل علل است یعنی با بعد از طرح همه علل ، کوشش کند تقدّم و تأخرها را را بدست آورد، ببیند کدام اصلی است و کدام فرعی .یعنی علل را مرتب نماید (کار،۱۳۵۱،ص۱۳۲-۱۳۴) علل ممکن است لازم باشند یا کافی ،یا هردو.
منبع : کتاب مبانی علم تاریخ .( دکتر حسین مفتخری)
گردآوری و نگارش : سرای تاریخ