آرتميس يا آرتميز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي و برجستگي و متانت، سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند.
پدر آرتمیس لوگدامیس نام داشت. وی فرماندار شهر هالیکارناس، مرکز کاریا بود و مادرش در جزیرهٔ کرت به دنیا آمده بود.
آرتمیس یکم، ملکه هالیکارناس در کاریا و فرماندهٔ بخشی از نیروی دریایی ایران در نبرد سالامیس در زمان لشکرکشی خشایارشاه پادشاه هخامنشی، در ۴۸۰ پیش از میلاد به یونان بود.
آرتمیس نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود ۲۴۸۰ سال پیش، فرمان دریاسالاری خویش را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد و اولین بانویی می باشد که در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است.
در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، هنگامی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر شد، آرتمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه (یکی از بخشهای سوریه کنونی) با ۵ فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت، به نیروی دریایی ایران پیوست.
آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد، توسط خشایارشا عنوان دریاسالاری را از آن خود کرد
در این جنگ كه ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند، نیروی زمینی ایران را ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشكیل می داد و نیروی دریایی ایران شامل ۱۲۰۰ ناو جنگی و ۳۰۰ كشتی ترابری بود.
همچنین آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامین Salamine كه بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شركت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد. او در یكی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، بادلیری و بیباكی كم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری از سوی خشایارشاه رسید.
او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت. در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شكن بزرگی را به نام یك زن نام گذاری كرد و او «آرتمیس» بود.
ناو شكن آرتمیس در دوران خدمت «دریاسالار فرج الله رسایی» به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل ایران بود.
آرتمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه با ۵ فروند کشتی جنگی
هردوروت شگفتی خود از عملکرد آرتریس را پنهان نکرده بود و بیان کرد که :
هیچ یک از فرمانروایان ایران به اندازه آرتمیس به خشایارشاه کمک نکرد و راهنماییهای ارزشمند به او عرضه نداشت. آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد، توسط خشایارشا عنوان دریاسالاری را از آن خود کرد. او نخستین زنی است که فرماندهی دریایی را برعهده گرفته است. هنگامی که خشایارشا فرمان بسیج دریایی برای جنگ با یونان را صادر کرد، آرتمیس که در آن زمان فرمانروایی سرزمین کاریه را برعهده داشت، با ۵ فروند کشتی جنگی خود به نیروی دریایی ایران پیوست.
پیش از وقوع این جنگ، خشایارشا فرمانروایان مناطق گوناگون را فراخواند و نظر آنان را در رابطه با جنگ دریایی خواست. تمام امیران جنگ دریایی را تایید کردند مگر آرتمیس. او چنین گفت: من از لحاظ شجاعت و فداکاری در جنگها از هیچ کسی کمتر نبودهام، اما سخن من این است که از جنگ دریایی بپرهیزید و نیروهای خود را تلف نکنید. به این خاطر که یونانیان در جنگ بر روی آب برتر از ما هستد. چه لزومی وجود دارد که ما از طریق دریا وارد این جنگ شویم؟ آیا راهیابی به سایر نقاط یونان با استفاده از خشکی امکانپذیر نیست؟
همراهان آرتمیس چنین پنداشتند که خشایارشا، او را به خاطر نهی شاه از جنگ مجازات خواهد کرد. اما خشایارشا از این سخن آرتمیس خشنود شد و آن را به مناسب و معقولانه دید. باوجود این فرمانبر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان جنگ باشد.
آرتمیس پنج کشتی فراهم ساخته که در بحریهٔ خشایارشا بعد از ناوهای فنیقی از معروفترین بهشمار میرفتهاست. هرودوت در این باره مینویسد، در هنگام نبرد آرتمیس در حالی که کشتیهای آتنی در تعقیب او بودند و فرارش از آن تنگنا غیرممکن میرسید، چارهای اندیشید. او یک کشتی همدست را از کار انداخت.
با غرق کردن این کشتی آرتمیس با یک تیر دو نشان زد زیرا فرماندهٔ کشتی یونانی با مشاهدهٔ صدمهای که آرتمیس به کشتی پارسی وارد ساخته بود، پنداشت که با یک کشتی یونانی طرف است بنابراین از تعقیب او بازایستاد و هدف دیگری را تعقیب کرد.
هیچ یک از فرمانروایان ایران به اندازه آرتمیس به خشایارشاه کمک نکرد
از طرف دیگر بر قدر و احترام خویش در پیشگاه خشایار بیفزود زیرا نقل کردهاند که خشایارشا که شخصاً ناظر عملیات جنگی بود، آن جریان توجهش را جلب کرد و یکی از ندیمان عرض کرد «اعلیاحضرتا، ملاحظه میکنید آرتمیسیا با چه مهارتی نبرد میکند؟ او یکی از کشتیهای دشمن را از کار انداخت.» خشایارشا پرسید «آیا واقعاً او آرتمیس است؟» مخاطب پاسخ داد «هیچ گونه شکی نیست زیرا علامت جهاز او برجسته و پیداست.» هر چند که خیال میکرد، کشتی دشمن را صدمه زدهاست. میگویند شاه با مشاهدهٔ آن صحنه فرمود «مردانم زن شدهاند و زنها مرد.»
در داستانی که هرودوت دربارهٔ غرق کردن کشتی خودی توسط آرتمیس بیان کرده، تناقضاتی به چشم میخورد. در چنین جنگ عظیمی که صدها کشتی جنگی از هر دو طرف شرکت داشتهاند، انتظار میرود که مانند هر پیکار دیگری، کشتیهای طرفین جنگ، پرچم و علامتهای مخصوصی به همراه داشته باشند، تا قوای دوست از دشمن قابل تفکیک باشد.
همچنین بعید به نظر میرسد واقعیت چنین حادثهای همزمان هم از نظر سپاهیان یونانی و ایرانی حاضر در میدان جنگ و هم از نظر شاه و همراهانش که در ارتفاعات مشرف به میدان جنگ سالامیس ناظر بودهاند، پنهان مانده باشد. اگر همراهان خشایار در فاصلهای بودهاند که بتوانند یک زن را از مرد تشخیص بدهند، چطور در تمیز دادن یک کشتی خودی، از کشتی دشمن دچار خطای دید، شدهاند.
بطورکلی در ذکر وقایع پیرامون آرتمیس، توسط هرودوت، حس مباهات و ستایش از یک زن شجاع و باقدرت که همشهری او بوده و تمایل جهت دور کردن احساس خشم و کینهتوزی یونانیان علیه آرتمیس، توأماً دیده میشود. این احتمال میرود که هرودوت با تمحیداتی سعی در برآوردن هر دو خواستهٔ خود کردهباشد.
معروفیت آرتمیس در تمام دوران ادامه داشت و حتی در دوره ساسانی و اسلامی نام بسیاری از دختران دربار حتی سلاطین سلجوقی آرتمیس بود و او بسیار محبوب شاهان میهن دوست مثل ملکشاه سلجوقی، جلال الدین خوارزمشاه، و شاه عباس بود و چه بسا نام بسیاری از دختران ایرانی آرتمیس بود.
گردآوری: بیتوته