سرای تاریخ : ایلخانان یا ایلخانیان سلسلهای مغول در ایران بودند. ایلخانان، جانشینان هولاکوخان، شاخهای از فرمانروایان مغولیاند که از سال ۶۵۱ هجری قمری به مدت حدود یک سده بر سرزمینهای اسلامی از آسیای میانه و افغانستان تا ایران و عراق و بخشهایی از شام و آسیای صغیر حکومت کردند. آنان در آغاز، تابع خان بزرگ مغول بودند اما پس از مدتی به طور مستقل حکومت کردند و با پذیرش دین اسلام با خان مغول قطع رابطه کردند و به حکومتی اسلامی تبدیل شدند.
مقدمهای بر آشنایی با ایلخانان
«هولاکو» پادشاه مغول ایران در حالی که از جیحون تا مرزهای مصر را در فرمان خود داشت، در ۴۸ سالگی درگذشت و بعد از او سلسلهپادشاهانی جانشین وی شدند که آنها را در ایران «ایلخانان» خواندهاند و از میان آنها «ارغون»، «گیخاتو»، «غازان» و «محمد خدابنده» (اولجایتو) معروفترند. بعد از مرگ هشتمین ایلخان، سلطنت آنان دچار پراکندگی شد؛ چنانکه تنها در فاصلهی ۲۰ سال هشت ایلخان، که دو تا از آنان زن بودند، بر بخشهای مختلف این قلمرو پهناور حکومت کردند، ولی در زمان آنان دیگر اختیار واقعی در دست سرکشان و امرای مختلف بود.
سلاطین ایلخان در همهی اینمدت بهصورت یک حکومت استعماری با مستعمرهای بهنام ایران عمل میکردند. از حیث دین نیز با مستعمرهنشینان خود توافقی نداشتند. «هولاکو» خودش بودایی بود و همسرش مسیحی؛ به همین جهت به فرمان «هولاکو» چندین بُتخانه در خوی ساخته شدهبود و همسر او بانیِ ساختمان چندین کلیسا در آذربایجان و ارمنستان شدهبود. عروس «هولاکو» نیز «زوجه اباقاخان» دختر امپراتور بیزانس بود و کیش عیسوی داشت. پیش از آنان، «اوکتای قاآن» (یا اوگتایخان) بُتپرست بود؛ «بیوکخان» جانشین او که مادری مسیحی داشت، خود نیز مسیحی شد.
آمدن هولاکو خان به ایران در زمان منگوقاآن
پس از انقراض دولت خوارزمشاهیان سرزمینهای ماوراء النهر، خراسان بزرگ و بخشهای دیگر ایران به دست مغول افتاد. ضربات مالی و فرهنگی و سیاسی چنگیزخان بر ایران مجالی برای ظهور دولت تازهای نمیگذاشت به همین دلیل مغولان یکی از سرداران خود را برای حکومت در سرزمین خوارزمشاهیان تعیین میکردند تا اینکه در دورۀ خانی منگوقاآن، طرح تصرف بقیه ایران و مرکز خلافت مطرح شد و هولاکو مامور انجام این نقشه شد. او در سال ۶۵۱ به سوی غرب حرکت کرده ابتدا قلعههای اسماعیلیان را وادار به تسلیم کرده عازم بغداد شد و خلافت عباسی را منقرض و ایران و عراق عرب به دست گرفت.
هولاکوخان مغول
پس از تسخیر بغداد، هولاکو (۶۶۳-۶۵۱ ه. ق) به آذربایجان آمد و مراغه را پایتخت خود قرار داد. خواجه نصیرالدین طوسی را مسئول اوقاف نمود و خواجه رصدخانهای در مراغه بنا کرد، هولاکو در ادامۀ فتوحات عازم سوریه و شام شد ولی در عین الورده از مصریان شکست خورد. با استقرار مغولان در ایران ارتباط آنان بتدریج با مرکز اصلی ایل قطع شد و دولتی مستقل در ایران به نام ایلخانان شکل گرفت.
اباقاخان
پس از هولاکو پسرش (اباقاخان) (۶۸۰- ۶۶۳ ه. ق) حاکم شد. او تبریز را پایتخت قرار داده و مانند پدرش خاندان جوینی را مصدر امور قرار داد بدینسان ایرانیان وارد ارکان حکومت شدند.
سلطان احمد تکودار
تکودار، (۶۸۳-۶۸۰ ه. ق) برادر اباقاخان، چون اسلام آورد لقب احمد بر خود نهاد. او به عدل و داد پرداخته مجدالملک یزدی که سعایت عطا ملک جوینی را کرده بود کشت و عطا ملک را دوباره به بغداد فرستاد. در دورۀ او مساجد و شریعت اسلام رونق گرفت این امر باعث مخالفت بعضی شاهزادگان و امرای بیایمان شد که به طرفداری ارغون برخاسته وی را کشتند.
ارغون خان
ارغون خان (۶۹۰-۶۸۳ ه. ق) پس از تکودار به سلطنت نشست. ابتدا زمام امور را به بوقا که باعث کامرانی او بود سپرده خاندان صاحب دیوان (جوینی) را از بین برد. اما چون سعدالدوله یهودی در دربار قدرت یافت، بوقا را از میان برداشته خود به وزارت رسید. او شغلهای مهم دیوانی و فرمانروایی ولایت را به خویشان و نزدیکان خود سپرد به طوری که کار یهودیان به اوج رسید و مسلمانان را از امور دیوانی منع کرد.
گیخاتو
بعد از فوت ارغون، امرای مغول گیخاتو (۶۹۴-۶۹۰ ه. ق) را که حاکم آسیای صغیر بود فرا خوانده به حکومت نصب کردند. گیخاتو، خواجه صدرالدین احمد خالدی زنجانی معروف به صدر جهان را وزیر و برادرش قطب الدین احمد را قاضی القضاة و متولی موقوفات قرار داد. او دست به جود و بخشش گشود، رعایا، علما، سادات و مشایخ را احترام بسیار میکرد و از خونریزی تنفر داشت. ولی در نتیجه عیش و عشرت او و اسراف او و وزیر خزانه تهی شد. صدر جهان دستور چاپ اسکناس (چاو) داد اما این کار باعث اختلال در بازار شد لذا آن را ملغی کرد.
بایدو
بایدو (۶۹۴ ه. ق) صدر جهان را از وزارت برداشته دستور احیای یاسای چنگیزی و سنتهای مغولی را صادر کرد. اما غازان خان به بهانۀ قتل گیخاتو توسط بایدو از خراسان به آذربایجان آمده به کمک امیر نوروز و صدر جهان بایدو را کشت.
غازان خان
غازان خان (۷۰۳-۶۹۴ ه. ق) که در نوجوانی از سوی پدرش، ارغون، حاکم خراسان بود همراه امیر نوروز به آذربایجان آمد و بر تخت سلطنت نشست او به تشویق امیر نوروز مسلمان شده خود را محمود ملقب و هنگام جلوس، مسلمانی خود را آشکار کرد. او به مسلمانان آزادی کامل داده، دستور براندازی کفر را صادر کرد، به دنبال این اقدام او صدها هزار مسلمان شدند.
غازان خان منصب امیر الامرائی را به امیر نوروز و وزارت را به صدر جهان داد ولی در سال ۶۹۶ امیر نوروز به اتهام ارتباط با سلطان مصر و مدتی بعد صدر جهان کشته شدند و وزارت را به خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی که در تدبیر و سیاست معروف بود رسید. به کمک خواجه اصلاحات و اقدامات بزرگی در زمینۀ مالیات، اوزان و مقادیر، امنیت راهها، رفاه سپاه، تهیه اسلحه، اصلاح تقویم، اصلاحات قضایی و… بناهای عام المنفعه و اوقاف صورت گرفت که به اصلاحات غازانی شهرت یافت.
اولجایتو
اولجایتو (سلطان محمد خدابنده، ۷۱۶-۷۰۳ ه. ق) فرزند ارغون در زمان برادرش غازان حاکم خراسان بود. او در تحکیم مبانی اسلام و رفع ظلم و ستم سعی فراوان نموده به مذهب شیعه اثنی عشری درآمده نام امامان اثنی عشر را در خطبه و سکه وارد نمود. ولی وزارت را به رشیدالدین فضل الله داد و اصلاحات و آبادانی گستر شد، احداث شهر سلطانیه و فتح گیلان از اقدامات مهم اوست.
سلطان ابوسعید
ابوسعید (۷۳۶-۷۸۶ ه. ق) که در زمان پدرش اولجایتو حاکم خراسان بود بعد از وفات او همراه امیر چوپان و امرای دیگر به تبریز آمده حاکم شد. وی زمام امور را به امیر چوپان سپرد اما پس از مدتی خواستار ازدواج با دختر امیر چوپان که به همسر شیخ حسن جلایری، شد و چون امیر چوپان نپذیرفت او و اولاد او را از بین برد و بالاخره در سال ۷۳۶ که عازم دشت قپچاق برای دفع سپاه آنجا بود درگذشت. پس از او ایلخانان دچار ضعف و پراکندگی شدند و شاهزادگان و امرای مغول یکی پس از دیگری در فواصل کوتاه به حکومت رسیدند ولی نتوانستند اوضاع آشفته سرزمین را سامان دهند و مملکت دچار تجزیه شد.
اوج قدرت سیاسی ایلخانان مغول
شاید بتوان اوج قدرت سیاسی ایلخانان مغولان را در زمان موسس این سلسله یعنی هولاکو دانست. غازان نیز با قدرت زیادی داشت و اصلاحاتی که انجام داد دوره باشکوهی از حکومت ایلخانان را به خود اختصاص میداد؛ اما هولاکو با شکست اسماعیلیه و در هم کوبیدن قلاع آنها از یک سو و فتح بغداد و پایان دادن به خلافت ۵۰۰ ساله عباسیان از سوی دیگر، اتفاقات بزرگی را رقم زد و سلسله ایلخانان را به اوج قدرت سیاسی رساند. او خواجه نصیرالدین طوسی دانشمند و اخترشناس ایران را بهعنوان وزیر خود برگزید و توانست پیشرفتهای فرهنگی بسیاری را نصیب ایلخانان کند. عطاملک جوینی و شمسالدین جوینی از دیگر وزرای هولاکو خان بودند.
وضعیت اجتماعی در دورۀ ایلخانان
دورۀ حکومت ایلخانان که حدود یک قرن به طول انجامید باعث تغییرات اجتماعی، اقتصادی در ایران شد. هرج و مرج ناشی از سقوط خوارزمشاهیان و حضور اسماعیلیان در ایران و دستهبندیهای مذهبی در کنار حملۀ مغول که روحانیون در این حوادث بیتاثیر نبودند باعث سرخوردگی مردم شده، گرایش به تصوف فزونی گرفت به حدی که املاک و موقوفات و صدقات زیادی به شیوخ صوفیه اهدا میشد. اینان تا جایی نفوذ کردند که خان هم آنها را احترام کرد و کم کم در سیاست هم دخالت میکردند.
ایلخانان در ابتدا بتپرست و پیرو آیین شمن بودند اما به تدریج مسحیت و یهودیت هم رواج پیدا کرد. از دورۀ غازاخان دورۀ حاکمان مسلمان ایلخانی شروع شد و اسلام دوباره مذهب رسمی ایران گشت. مساجد فراوان ساخته شد اسلام سراسر قلمرو را فرا گرفت.
در این دوره ما شاهد رشد و حضور دانشمندان برجستهای مانند خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ جمال الدین مطهر حلی و مورخینی مثل عطا ملک جوینی، رشیدالدین فضل الله همدانی، داوود بناکتی، حمدالله مستوفی و… هستیم که آثار تاریخی و ادبی با ارزشی به زبان فارسی پدید آوردند.
فرهنگ و اعتقادات دینی ایلخانان
در زمان فتح مغول، ایرانیان، مسلمان و سنی مذهب بودند. علاوه بر مسلمانان، اقلیتی زرتشتی نیز در ایران زندگی میکردند. مسیحیان و یهودیان نیز با جمعیتی بسیار کم در ایران زندگی میکردند. با فتح بغداد به دست هولاکو و از بین رفتن خلافت ۵۰۰ ساله عباسی، برای اولین بار، بخشهای زیادی از قلمرو اسلامی به زیر سلطه غیرمسلمانان رفت. هولاکو در ابتدا اسلامستیز بود و با نابودی قدرت سیاسی اسماعیلیه و فتح خلافت عباسی توسط مغولها، قدرت اسلام را تضعیف کرد.
ایلخانان در ابتدا زندگی چادرنشینی داشتند. آنها تا نیمه دوم سده هفتم بهجز بناهایی معدود از یک معماری غیرمذهبی، دستاورد دیگری نداشتند. بناهایی که آنها در تبریز، سلطانیه، بغداد و مراغه ساختند با تاثیر از فرهنگ ایرانی بود که بعدها در اثر فرسایش و حوادث طبیعی از بین رفتند. مختصات این بناها نشان میدهد که در دوره ایلخانی، معماری باشکوهی وجود داشت و آنها در این راه از شیوههای معماری باستانی ایران الهام میگرفتند. در دوره ایلخانان، مساجد جامع با صحنهای چهار ایوانی و گنبدخانه به اوج خود رسیدند. این نقشه در بناهای مذهبی مدرسه، خانقاه، بناهای غیرمذهبی و کاروانسراها به کار گرفته شدند. روی مقبرهها، بقعههایی چهارگوش و مقبرههای چند ضلعی ساخته شد. تزیینات معماری این دوره با آجر، گچبری، کاشیهای معرق و سفالهای لعابدار بنا شدند. در این دوره، مقرنسکاری جنبه تزیینی به خود گرفت و با گچ و تخته ساخته شد.از مهمترین اقدامات ایلخانان بعد از فتح بغداد، تاسیس رصدخانه بود. رصدخانه مراغه در پایتخت تابستانی ایلخانان بنا شد. بنای آن در بالای یک تپه ۵۰۰ متری در شمال شهر بود. کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد در آن منطقه در حدود ۱۶ واحد معماری بوده که شامل برج، کارگاه ساخت ابزار نجوم، برخی برجهای مستقل و چندین بنای بزرگ بوده است.در دوره ایلخانان، نقاشی پیشرفت قابل ملاحظهای داشت. انتقال سنتهای هنری چین و ایران که منبعی برای نگارگران بود، نوعی هنر گروهی در کتابخانهها و کارگاههای سلطنتی ایجاد کرد. کتاب جامع التواریخ خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی، وزیر وقت ایلخانان نیز با نقاشیهای مصور، تزیین شده بود. در محیط جدید فعالیت نقاشان در عرصه ساخت کتاب و نگارگری رونق قابلتوجهی گرفت. این وضع در دورههای بعد تداوم یافت و سبب شکلگیری سبکی جدید در نگارگری ایرانی در دورههای آل مظفر، آل جلایر و آل اینجو شد.
گردآوری شده : توسط سرای تاریخ